شخصی شما را با کلمات بدی مورد
خطاب قرار می دهد وشما احساس می کنید عصبانی شده اید. شخصی ناگهان دراتوبان
را ه شما را سد می کند وشمااحساس عصبانیت می کنید. شخصی به دوست شما حمله می کند
وشما عصبانی می شوید. اما به راستی چه عاملی سبب می شود شما احساس عصبانیت کنید ؟
وجه اشتراک تمام این موقعیت ها چیست؟
عصبانیت در نتیجه عدم
کنترل برعوامل تأثیر گذاربر ارزش های مهم به وجود می آید .ارزش هایی که در مثال
های بالا ازآنها نام برده شده است عبارتند از غرور، حاضر بودن به موقع در محلی، شخصی که دوستش دارید، پول ویاعدالت.
همه ما
هنگامی که به آنچه می خواهیم وانتظارش راداریم دست پیدا نمی کنیم ،احساس آشفتگی
وبی قرار ی میکنیم .
ما معمولاً فکر می کنیم با
عصبانی شدن می دانیم علت بروز مشکل چیست. ما برای ابراز عصبانیت خود اهدافی داریم.
ممکن است این اهداف فردی باشد که شما را مورد انتقاد قرارداده است،فردی که در
اتوبان راه شما را سد نموده است،یک فرد مهاجم،کار فرما ورئیس شما ویا حتی خودتان.
ممکن است با عصبانیت امید داشته باشیم از طریق تخلیه ناگهانی انرژی بتوانیم خطر یا
تهدید را خنثی کنیم ویا شاید امیدوار باشیم تخلیه ناگهانی انرژی سد ی راکه جلوی ما
را برای رسیدن به اهدافمان گرفته است ،خراب کنیم .
گاهی اوقات می توان
ازعصبانیت به صورتی سازنده استفاده نمود. اگرما
مورد حمله قراربگیریم عصبانیت می تواند انرژی مورد نیاز ما را برای جنگیدن ومقابله به مثل نمودن
تأمین کند . اما در بسیاری از موقعیت ها عصبانیت سبب غبار آلود شدن قضاوت ها ی ما
نسبت به دیگران ونیز بوجود آمدن استرس می شود .اگر عصبانیت باعث بیشتر کردن
رفتارهای پر خاشگرانه ما نسبت به دیگران شود،می تواندبه صورت دائمی به روابط ما با
کسانی که دوستشان داریم آسیب برساند. عصبانیت ملایم وتکرار شونده که مدت زمان
زیادی به طول بینجامد،سبب بروز مشکلات قلبی وحتی حملات قلبی می شود.
درنده خویی
وداشتن روحیه خصمانه یعنی نپذیرفتن موارد غیر قابل تغییر:
در زیر مثال هایی ازرفتار
خصمانه نسبت به دیگران ارائه شده است. نکته مشترک موجود در همه آنها چیست؟ فریاد
زدن بر سر پلیسی که ازشما بلیت گرفته است،لگد زدن به یک درشکسته ،مقصر دانستن
والدین برای تمام مشکلاتی که برای شما بوجود آمده است،نپذیرفتن حقیقت یک رابطه
تمام شده ،عصبانیت وبد اخلاقی پس ازباختن درمسابقه وسرزنش کردن خود، زمانی که حتی
درس خود رافراگرفته اید همه مواردی از رفتارهای خصمانه است .
از آنجا که عصبانیت می
تواند در موقعیت هایی مخرب باشد، می تواند به اندازه درنده
خویی ، بد نیز باشد.دکتر جرج کلی معتقد
است دلیل نهفته داشتن رفتار خصمانه ،نپذیرفتن جنبه های غیر قابل تغییر واقعیت است.
درنده خویی به معنای نپذیرفتن واقعیت است.درنده خویی رسیدن به یک هدف را حتی پس از
آنکه نا توانی در عدم دست یابی به آن محرز است،درما حفظ می کند. درنده خویی به
معنای تلاش ناامیدانه درجهت درست کردن اموربدون در نظر گرفتن واقعیت است. درنده
خویی به شما ودیگران آسیب می رساند.تنها پاسخ سالم به یک واقعیت « اتفاق افتاده » پذیرش وتلاش برای درک آن است. به گفته
دکترمازلو افرادی که واقعیت خویش را قبول دارند، سختی های زندگی را می پذیرند
وافرادی که درراه زندگی خویش دچار نقصان می شوند، آب را فقط اگر مایع باشدآب می دانند. اگراعتقاد داشته
باشید می توانید خوشحال بودن را انتخاب کنید . می توانید در آینده خوشحال باشید بدون اینکه توجه
کنید واقعیت چیست. بنابراین گذشته را بپذیرید ،ببخشید،بگذارید برودوبه زندگی خویش
ادامه دهید.
کنترل عصبانیت باعث
بوجود آمدن اعتقادات وتفکرات میشود:
عصبانیت وقتی بوجود می آید
که شما توانایی مقابله با برخی موقعیت ها را نداشته باشید. اگر با عصبانیت خود
مشکل دارید، دلایل نهفته مهمی وجود دارد که هنوز آنها ار حل نکرده اید ویا از شیوه
های مقابله روحی ناکار آمد استفاده می کنید.
برای روبرو شدن با عصبانیت
،شیوه های درونی وبرونی زیادی وجود دارد . بسیاری از شیوه هایی که با عواطف منفی
مقابله می کنند،می توانند برای کنترل عصبانیت نیز به کار روند. عدم کنترل بر
ارزشهای مهم باعث بوجود آمدن عصبانیت می شود. برای فائق آمدن بر عصبانیت
بایدارزش های مهم خود را شناسایی کنید وبفهمید چرا به توانایی خود برای
خوشحال بودن اعتماد ندارید . مقصردانستن دیگران یا
خودتان و عصبانی باقی ماندن ، پیمودن مسیررا دشوارتر می کند. یافتن راه های جدید برای فکر کردن درباره
موقعیت ها وخوشحال کردن خود به تلاش های ماهرانه نیاز دارد. اگر قصد دارید عصبانیت
خود را کاهش دهید، نکات وتکنیک های زیر را برای بدست آوردن مجدد کنترل ذهنی خود به
کار بگیرد:
1. عواطف آسیب وترس را
که باعث بوجود آمدن عصبانیت می شوند، بشناسید.
به خاطرداشته باشید
عصبانیت از ترس ونوعی حس نا امیدی ناشی می شود. برخی ارزشها یا اهداف مهم مورد
حمله قرا ر می گیرند وشما احساس می کنید کنترل
خود را بر اوضاع از دست می دهید. شاید دوست نداشته باشید به احساس آسیب وترس خود
اعتراف کنید زیرا فکر می کنید این اعتراف نشانه ضعف شماست. ولی این احساسات به شما
کمک خواهند کرد ارزش ها واهدافی را که
مورد حمله وتهدید قرار گرفته اند بشناسید. شناسایی عواطف ترس وآسیب در را برای
کنکاش درباره مسائل ریشه ای باز خواهدنمود . هنگامی که احساس ترس وآسیب می کنید، چه تصاویر،افکار یا مسائلی با آنها همراهی می کند یا آنها را بوجود می آورد؟
2. احساس همدردی ودرک
خود را بیشتر کنید.
اگر تصمیم گرفته اید
عصبانیت خود را نسبت به افراد کاهش دهید، اولین قدم تلاش برای دیدن موقعیت از
زاویه دید آنها می باشد.شاید کارخود را با سؤال درباره زاویه دید آنها آغاز
کنید،آنها را ترغیب کنید درباره فرضیات واعتقادات ریشه ای یا عوامل زمینه ای که
آنها را به سوی داشتن زاویه دید یارفتاری که مورد رضایت شما نیست سوق داده است ، صحبت کنند. گفته های آنها را درباره احساساتشان خلاصه گویی
کنید. معمولاً راه تحت کنترل قرار دادن
عصبانیت، درک وضعیت، زاویه دید ودلیل اعتقادات ورفتارهای افراد است.