تعریف
اضطراب:
سازمان بهداشت جهانی حالت
اضطرابی را مجموعه ای از تظاهرات عضوی و روانی که نتوان آن را به خطر مشخصی نسبت
داد و علائم به صورت حمله و یا حالتی مداوم ادامه یابند، تعریف می نماید.
توجیهاتی که برای بروز
اضطراب درمکاتب مختلف روان شناسی و روان پزشکی مطرح می شوند، عملا در مورد پیشگیری
و درمان این علامت راهنمایی مشخص نمی کنند. با قاطعیت می توان بیان داشت که توجیه
های مکتب روان شناسی اسلامی در مورد اضطراب، پیشگیری و درمان آن را نیز به دست می
دهند و برای هرکدام از این موارد، راه مناسب را نیز معین می کنند.
هر دو جریان اصلی روانی
فطرت و شهوت دارای تمایل سیری ناپذیر هستند و این خود، ناشی از خاصیت کلی روان است
که درتمام موارد، تمایل مطلق گرایانه دارد. به عبارت دیگر، فطرت کمال گرا و پویا
به سمت اهداف تکاملی است و رشد او را نهایتی نیست. آسایش و آرامش فطرت به هنگامی
است که در محیطی مناسب قرار می گیرد که قوانین رشد، در آن امکان پیاده شدن دارند و
در نتیجه به سمت رشد بیشتر روان باشد.
در جریان شهوت نیز همین
تمایل وجود دارد. یعنی شهوت نیز جریانی سیری ناپذیر است که با وجود دستیابی به
اهداف و رفع نیازهای خویش، هیچ گاه کاملا ارضا نخواهد شد، بلکه ارضای بیشتر، آتش
تمایلات آن را برافروخته تر می نماید و نیازها وانگیزه های آن نیز بی نهایت هستند.
بنابر آموزشهای اسلامی، سلامت روانی و تعادل، هنگامی به وجود می آیند که انگیزهای
شهوانی توسط جریان مشترک عقل تجربی و فطرت کنترل شوند ( تقوی). دراین حال نیازهای
غریزی به صورت قابل قبول جریان مشترک عقل تجربی وفطرت، ارضا خواهد شد و خود به
تکامل نیروهای روانی کمک می نمایند. به این ترتیب، چنانچه کنترل انگیزه های شهوانی
و ارضای آنها در محدوده مدار توحید انجام پذیرد، مانعی پدید نخواهد آمد و شخص به
سمت کمال سیر می نماید.
از آنجا که بنابر آموزشهای
اسلامی، فطرت و شهوت ضد یکدیگرند، «انسان با حاکمیت فطرت» و «انسان با حاکمیت
شهوت» در حقیقت دو تیره جداگانه و ضد یکدیگر هستند. براین اساس، نیاز و انگیزه و
تمایل آنها مختلف و در بیشتر موارد متضاد می باشند. البته انسان، با حاکمیت فطرت
نیز، دارای نیاز و انگیزه وتمایل غریزی و شهوانی می باشد و دو تیره فوق در بعضی
موارد جنبه های مشترک دارند که عینا مانند جنبه های مشترک میان انسان و حیوان می
باشد. به عبارت دیگر می توان گفت «انسان با حاکمیت شهوت» در بعد حیوانی تثبیت شده
و«انسان با حاکمیت فطرت» دارای مشخصه های انسانی است.
درمورد مکانسیم بروز
اضطراب نیز واقعیت فوق باید مورد توجه قرار گیرد. یعنی عواملی که در انسان با
حاکمیت فطرت، ممکن است تولید اضطراب نمایند، در انسان با حاکمیت شهوت تولید اضطراب
نمی کنند عکس این کیفیت نیز صادق است. به عنوان مثال عدم امکان انجام دادن امور
خیر و مورد رضای خداوند و انجام ندادن تکلیف در انسان با حاکمیت فطرت، تولید
اضطراب می نماید ولی در انسان با حاکمیت شهوت منجر به بروز اضطراب نمی شود. برعکس
محدودیتهای ارضای خواستهای غریزی، در انسان با حاکمیت شهوت منجر به بروز اضطراب می
گردند درصورتی که در یک انسان با حاکمیت فطرت، جریان شهوت و تمایلهای بی نهایت آن
کنترل می شوند و کشمکش جدی که منجر به بروز اضطراب گردد به وجود نمی آید.