برای موفقیت در هر کاری شما ابتدا باید شناخت درستی از خودت داشته باشید. این مساله را اگر در کنار کار گروهی یا تیمی قرار دهیم، به این درک خواهیم رسید که قدرت و توانایی هر فرد در انجام کارها می تواند تاثیر بسیار زیادی در روند انجام پروژه داشته باشد.
از این به بعد در بخش جدیدی با عنوان روانشناسی مقالاتی همچون این مقاله را قرار خواهم داد تا در کسب و کارتان بتوانید جزئیات را به بهترین شکل ممکن پیاده کنید و از تمام ظرفیت ها برای رسیدن به موفقیت کسب و کارتان استفاده کنید.
در این مقاله به بررسی مکانیزم رفتاری شخصیت های نیم کره راست و چپ مغز خواهم پرداخت.
مقدمه:
مغز بشر از آن چیزهایی ست که فهم کامل مکانیسم آن هنوز برای بشر مقدور نشده و هنوز سوالهای بسیاری درباره آن مطرح است.
تا همین سی سال پیش تصور میشد همه مولکولهای مغز با هم فرآیندهای ذهنی مختلف را انجام میدهند. اما چنین نیست. شخصیت ما در واقع تحت تاثیر میزان اثر متقابل نیمکره های مغز بر هم شکل میگیرد.
ویژگیهای کلی هر کدام از نیمکره های مغز ما بطور اجمالی از این قرارند:
نیمکره راست: به فرآیندهای ادارکی، تصور، تجسم، خیال پردازی، شناخت رنگ و موسیقی و هنر، شناسایی قیافه ها و اشکال و کلاً برداشت، داوری و ترکیب می پردازد و ماننده قوه بینایی یک پرنده کل تصویر را می بینند و کل نگر است.
نیمکره چپ: اختصاص به فعالیتهایی همچون ریاضیات، زبان و ترکیب عبارات کلام، منطق، حافظه، طبقه بندی ها تحلیل و … دارد. این نیمکره به جزئیات امور توجه دارد و همانند قوه بینایی مورچه تک تک می بیند.
امروز تصاویر سیتیاسکن عملکرد مغز را بخوبی نشان میدهند. برای مثال میتوان دریافت که هنگام گوش سپردن به صحبتها و تکلم، قسمت چپ مغز و هنگام خواندن قسمتهای پشت سر و طرفین آن به فعالیت وادار میشوند و در هنگام آواز خواندن نیمکره راست مغز بیشتر فعالیت میکند.
جالب است بدانید نیمکره راست مغز عضلههای قسمت چپ بدن و نیمکره چپ مغز عضلات سمت راست بدن را کنترل میکنند.
ثابت شده که اکثر حسابداران، وکلا و طراحان بیشتر از سمت چپ مغز خود استفاده میکنند، زیرا با فرآیندهایی سر و کار دارند که این قسمت مغز را بیشتر مورد استفاده قرار میدهد. و سیاستمداران و هنرمندان به دلیل رشد این فعالیتها در سمت راست مغز باصطلاح راست مغزند. در واقع مغز چپ، ابتدا اجزا را دیده و سپس آنها را ترکیب نموده و کل را میسازد لیکن مغز راست ابتداء کل را می بینید و بعد اجزا آنرا تشخیص می دهد. تفکر مغز چپ بر هوش استوار است، لیکن سمت راست مغز اساس خلاقیت را تشکیل می دهد.
اما فراموش نکنید که برتری یک نیمکره به دیگری به معنی عدم استفاده از نیمکره دیگر نیست، و هر دو نیمکره از فعالیت هم آگاهی دارند، و در مجموع فعالیت دو نیمه مغز با هم -اما به طور نسبی- شخصیت فرد را میسازند.
ویژگیها:
به طور اجمال تاکنون ثابت شده که فعالیتهائی همچون تفکر منطقی، استدلال، کلام و محاسبات پیچیده مربوط به نیمکره چپ و فعالیتهائی چون تخیل، توهم، درک فضائی اجسام و موسیقی در نیمکره راست قرار دارد.
ویژگیهای دقیق تر هرکدام از نیمکره های مغز را میتوانید در جدولهایی که اینجا میگذارم ببینید. اما توصیه میکنم قبل از اینکه چیزی در این مورد بدونید، تست ها رو انجام بدید.
نیمکره راست | نیمکره چپ |
دیداری-تمرکز بر تصاویر و الگوها. | شفاهی-تمرکز بر واژه ها، نمادها و ارقام. |
درک مستقیم و شهودی-پیروی از احساسات. | تحلیل گر-پیروی از منطق. |
حافظه تصویری-توسط یادداشت و یا ترسیم موضوعات میتوان آنها را به خاطر سپرد. | برای بخاطر آوردن از واژه ها سود میبرد-اسامی را بجای چهره ها بخاطر می سپارد. |
پردازش افکار بطور همزمان صورت میگیرد. | پردازش افکار بطور متوالی و ترتیبی صورت میگیرد-مرحله به مرحله. |
اطلاعات را بیکدیگر ارتباط میدهد. | استنتاج منطقی از اطلاعات بعمل می آورد. |
ابتدا به کلیات و سپس به جزئیات میپردازد. | ابتدا جزئیات را بررسی کرده سپس به کلیات دست می یابد. |
سازمان نیافته میباشد. | بسیار سازمان یافته میباشد. |
تداعی آزاد دارد. | علاقه مند به تهیه فهرست و برنامه ریزی. |
بسیار در جستجوی استدلال بوده و بدنبال علل قوانین میباشد. | معمولا بدون تحقیق و کورکرانه از قوانین تبعیت میکند. |
فاقد حس زمان میباشد. | در پیگیری و حفظ زمان کار آمد است. |
در تلفظ و یافتن واژه ها مشکل دارد. | تلفظات و فرمولهای ریاضی به سهولت به خاطر سپرده میگردند. |
از لمس اشیاء لذت میبرد. | از مشاهده اشیاء لذت میبرد. |
در الویتبندی مشکل دارد. تکانشی و بدون اندیشه اقدام به کاری میکند. | از پیش برنامه ریزی میکند. |
هنگام صحبت کردن دستان خود را حرکت میدهد. | هنگام سخن گفتن بندرت از اشارات و حرکات دست استفاده میکند. |
به چگونگی بیان سخنی توجه میکند و نه به مضمون آن. |
به مضمون سخن توجه میکند و نه به چگونگی بیان آن. |
نیمکره راست | نیمکره چپ |
احساساتی هستید. | منطق گرا هستید. |
نتیجه گرا و معنا گرا. (تو مو می بینی و من پیچش مو) | وسواسی و منظم هستید و جزییات کار براتون مهمتر از نتیجه و چشم انداز است. (خواجه در بند نقش ایوان است) |
خیال پرداز و رویایی هستید. | واقع گرا و علمی می اندیشید. |
دنبال معناهای پنهان شده در پشت حرفها و استعاره ها هستید. | کلمات و زبان طرف مقابل براتون مهمترند تا معنای حرفهاش. |
امروز و آینده براتون مهمتره، تا گذشته. | همش به امروز و گذشته فکر می کنید. |
فیلسوف و مذهب گرا هستید. | تحلیلی و علمگرا هستید. |
منظور طرف و اصل موضوع را رو هوا می زنید/مهم نیست چجوری یا چی داره میگه. | درک و فهم حرفها و کلمات دیگران براتون مهمتر از منظور و اصل مطلب است. |
به یه سری چیزایی مفروض – معیارها و سنتهایی- معتقدید | حقیق و علم براتون مهمتر از دگماتیسم ،اعتقادات و خرافات است. |
مسایل را می فهمید . | مسایل جدید را می پذیرید. |
به متافیزیک و دنیای معنوی معتقدید. | دنبال علل مادی،واقعی قضایا هستید، نه تحلیل های متافیزیکی و خیالی. |
عملگرا هستید و دنبال اصل قضیه (نه ظاهرش). | ظاهر پسند هستید. |
خیال پرداز هستید. | استراتژیست (برنامه ریز) هستید. |
فقط احتمالات را مطرح می کنید،ولی طرح و برنامه دقیق نمی دهید. | کارها و برنامه ریزی هاتون حساب شده ، عملگرا و واقع بینانه و دقیق است. |
بیشتر کارهای احساساتی و بدون تعمق انجام میدهید. | محافظه کار هستید |
حالا مزیت های نیمکره چپ مغز چیا هستند؟
و مزیت های نیمکره راست مغز چیا هستند؟
تست:
رادولف واگنر و کلی ولز (1985) فهرستی برای تشخیص برتری نیمکرههای مغز تهیه کردهاند.
این آزمون به طور کلی برتری یکی از نیمکرهها را نسبت به دیگری نشان میدهد.
دستورالعمل: موضوعات زیر را با دقت بخوانید. 12 موضوع نوشته شده که هر یک دارای 4 گزینه است. در مقابل گزینهای که انتخاب میکنید یک علامت ضربدر بزنید. فقط یکی از گزینهها را علامت بزنید. گزینهای را انتخاب کنید که ترجیح میدهید. لازم نیست که حتماً بتوانید آن را انجام دهید.
اگر انتخاب یک گزینه برایتان مشکل است. گزینهای را که بیشتر ترجیح میدهید انتخاب کنید.
1. الف: تحصیل منطق
ب: نوشتن یک نامه
ج: انجام دادن کارهای منزل
د: تحصیل در هنر
2. الف: نقد فیلم
ب: یادگیری لغات جدید
ج: افزایش مهارت شما در یک بازی
د: ابداع یک اسباببازی جدید
3. الف: پیشرفت استراتژی شما در یک بازی
ب: یادآوری نام افراد
ج: ورزش کردن
د: نواختن یک ابزار موسیقی
4. الف: دوره یک کتاب
ب: نوشتن یک مقاله برای مجله
ج: ساختن قفسههای جدید برای منزل
د: نقاشی منظره صحرا یا دریا
5. الف: تحلیل روند بازار
ب: نوشتن یک فیلمنامه
ج: نجاری کردن
د: طرح یک بازی جدید
6. الف: تحلیل شیوههای مدیریت
ب: قراردادن لغات در فرهنگ لغت
ج: گذاشتن تکههای پازل در کنار هم
د: نقاشی رنگ و روغن
7. الف: به عهده گرفتن برنامهریزی کامپیوتر
ب: مطالعه ریشه لغات و معنای آنها
ج: وقت خود را به بطالت گذراندن
د: ساختن یک ابزار مکانیکی جدید
8. الف: تحلیل ارزش تولید
ب: توصیف یک محصول جدید با کلمات
ج: فروش یک محصول جدید در فروشگاه
د: کشیدن تصویر یک محصول جدید
9. الف: توضیح منطق یک نظریه
ب: طرح یک آگهی تجاری
ج: کار با چوب و سفال
د: ساختن یک داستان
10. الف: خرید کردن از بازار
ب: مطالعه درباره مردان و زنان مشهور
ج: اداره یک برج کنترل ترافیک
د: قالبگیری با سفال و گچ
11. الف: بررسی و تحلیل درآمد و مخارج (دخل و خرج)
ب: مطالعه و ادبیات
ج: تجسم و دوباره آراستن مبلمان
د: هنرپیشه شدن
12. الف: برنامهریزی یک سفر و محاسبه هزینه آن
ب: نوشتن یک رمان
ج: ساختن یک خانه یا کلبه
د: ساختن صنایع دستی برای سرگرمی
امتیاز دادن: تعداد پاسخهائی را که برای هر گزینه (الف، ب، ج، د) انتخاب شده است حساب کنید.
هر مربع از چهار خانه فوق به صورت زیر طبقهبندی میشود. الف: نیمکره چپ، منطقی ب: چپ، کلامی ج: راست مهارت علمی ـ فضائی د: راست، خلاقیت
برای به دست آوردن امتیاز: نمرههای الف و ب را جمع کرده تا امتیاز نیمکره چپ به دست آید. با جمع نمرههای ج و د امتیاز نیمکره راست را به دست آورید.
واگنر و ولز خاطر نشان کردند که دست کم 3 امتیاز باید بین راست و چپ تفاوت وجود داشته باشد تا اختلاف شایان توجهی را میان دو نیمکره راست و چپ نشان دهد. در غیر این صورت هر دو یکسان و برابر هستند.
واگنر و ولز گزارش دادند که در آزمایشهای انجام شده با گروههای معیار، برتری نیمکرههای مخ پیشبینی شده است. این گروهها، شامل دانشجویان رشته منطق (چپ، منطقی، الف) نویسندگان خلاق (چپ، کلامی، ب) و (راست، خلاق، د) معلمان دبیرستان فنی و حرفهای (راست، عملی، ج) پرستاران (راست، عملی، ج) و نقاشان (راست، خلاق، د) بودند. آنها در پیشبینی خود نسبت به عملکرد و سنجش مخ موفقیت کمی داشتند و اعلام کردند که این تقسیمبندی ممکن است بسیار خام و ناپخته باشد.
جدول تحلیل فوق، اگرچه نیاز به تحقیق بیشتری دارد. ممکن است اطلاعات مفیدی برای راهنمائی مشاغل در اختیار ما قرار دهد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ