ردیف |
نوع لکه |
روشها و نوع لکه برها |
1 |
لکه نوار چسب |
روش مندرج در بند A |
2 |
لکه خون |
روش مندرج در بند 8- E و بند A |
3 |
آدامس – موم - شمع |
روش مندرج در بند 3- E و بند A |
4 |
شکلات و قهوه |
روش مندرج در بند 8- Eو 5- E و B |
5 |
انواع مدادهای رنگی |
روش مندرج در بند3-E و بند A |
6 |
لاک ناخن |
روش مندرج در بند 7- E |
7 |
لکه آب میوه |
روش مندرج در بند B و بند C |
8 |
لکه چربی |
روش مندرج در بند A |
9 |
جوهر خودکار |
روش مندرج در بند 4- E و بند A |
10 |
جوهر خودنویس |
روش مندرج در بند D وم بند B |
11 |
لکه ماتیک (روژ لب) |
روش مندرج در بند A و بند C |
12 |
لکه رنگ نقاشی |
روش مندرج در بند A مخصوصاً تربانتین |
13 |
زنگ آهن |
روش مندرج در بند 2- E |
14 |
واکس کفش |
روش مندرج در بند A و بند 1- E و B |
15 |
لکه قیر |
روش مندرج در بندA |
16 |
چای |
روش مندرج در بندB |
تقریباً همه انواع لکه ها را می توان با شستن فوری با اب نیمگرم تا حدود ممکن کمرنگ نمود و از تثبیت آن جلوگیری کرد و از آن پس برای زدودن باقیمانده لکه با توجه به نوع آن با یکی از مواد زیر اقدام نمود.
A: به کار بردن حلالها
لکه های چرب و روغنی را می توان با استفاده از حلال نفتا، بنزین، الکل، تتراکلرید کربن، تربانتین یا سایر لکه برهای مخصوص که در بازار برای انی منظور عرضه می شود برطرف نمود.
توجه: همه حلالها یا آتشگیر هستند و یا به هنگام مصرف دود مسموم کننده تولید می کنند. بنابراین این قبیل مواد را نباید در مجاورت آتش یا در فضای بسته مورد استفاده قرار داد.
طرز کاربرد حلالها این است که ابتدا پارچه آلوده به لکه را روی یک حوله سفید یا پارچه سفید پنبه ای طوری قرار دهید که طرف ملکوک به جانب حوله قرار گیرد. چند قطره از حلال را از پشت لکه روی آن بچکانید و یک تکه پارچه آلوده به حلال نیز روی آن قرار دهید و پس از چند لحظه محل پارچه را روی حوله عوض نموده و این کار را تکرار کنید تا لکه کاملاً پاک شود.
B: استفاده از رنگ برها (سفید کننده ها)
لکه های رنگی که با شست و شو از بین نمی رود غالباً با سفید کننده ها (یا اکسید کننده ها) زدوده می شود. این روش را می توان فقط در صورتی که پارچه سفید یا پارچه رنگی مقاوم در برابر رنگ بر ها آلوده به مواد رنگی شده باشد مورد استفاده قرار داد.
در مورد پارچه های رنگی ابتدا باید مقاوم بودن آن را در برابر رنگ برها آزمود. برای این کار می توان قسمتی از زوایای پنهان لباس را که از بین رفتن رنگ لطمه ای به آن وارد نمی سازد با رنگ بر آغشته نموده و از ثبات رنگ آن اطمینان حاصل نمود.
1- یک سفید کنندهملایم را می توان با حل کردن یک قاشق غذاخوری سدیم پربرات در یک فنجان آب گرم تهیه نمود.
2- با افزودن دو قاشق غذاخوری پراکسید هیدروژن در یک فنجان آب گرم می توان رنگ بر غلیظ تری تهیه نمود.
3- یک قاشق مرباخوری از پودر هیپوکلریت در یک فنجان آب می تواند لکه های سرسخت را از بین ببرد.
در کابرد رنگ برها باید به مدت 15 تا 30 دقیقه تامی کرد تا اثر خود را ظاهر سازد.
توجه: پس از کاربرد سفید کننده ها و قبل از اتو کردن پارچه حتماًمحل لکه را بشوئید و آب بکشید.
C: مواد دگرگون کننده
لکه های مقاوم در برابر رنگ برها در روی پارچه سفید را می توان با ماده «زداینده» از میان برداشت. این نوع لکه برها که غالباً در فروشگاهها عرضه می شود طبق دستور استعمال خود باید مورد عمل قرار بگیرد. این نوع مواد را روی پارچه های رنگی نباید به کاربرد مگر آنکه قصد تغییر رنگ تمامی پارچه در بین باشد.
D: پودرهای لباس شوئی
بسیاری از لکه ها را با استفاده از پودر لباس شوئی و آب داغ می توان برطرف نمود. لکه های چربی و لکه ها یا نوارهای زرد رنگ روی یقه پیراهن از این قبیل هستند.
E: روشهای مخصوص لکه بری (با استفاده از جدول مندرج در پایان فصل)
در زیر پاره ای روشهای مخصوص برای زدودن انواع لکه ها پیشنهاد می شود که طریقه استفاده از هر نوع را در جدول در پایان این فصل خواهدی یافت.
1- ابتدا لکه را با آب گرم بشوئید، یک قطعه صابون مرطوب روی آن بکشید و محل را با انگشت مالش دهید.
2- مقداری نمک طعام روی لکه بپاشید، سپس مقداری آب لیمو روی آن بریزید و بگذارید چند دقیقه باقی بماند، آنگاه پارچه را در مقابل آفتاب بگذارید و یا آنکه محل را با محلول اسید اگزالیک مالش دهید(توجه داشته باشید محلول اسید اگزالیک سمی است) و بعد از ده دقیقه آب بکشید.
3- مواد اضافی لکه را با چاقوی کند از روی پارچه بتراشید، سپس حلال یا ماده پاک کننده را طبق دستورالعمل مندرج در بند A به کار برید.
4- از مواد پاک کننده «همه کاره» که در فروشگاهها عرضه می شود استفاده کنید و محل را آب بکشید.
5- محل لکه را برای مدت یک ساعت در آب گرم خیس کنید. سپس آن را در محلول یک قاشق غذاخوری آمونیاک در یک گالن آب قرار بدهید و بعد با اب کاملاً بشوئید.
6- با اسفنج آغشته به الکل لکه را مالش دهید و سپس با یکی از انوع سفید کننده های مندرج در بند B بقیه لکه را پاک کنید.
7- از استون یا ماده پاک کننده لاک ناخن بر طبق روش مذکور در بند A استفاده کنید.
توجه: انواع پارچه های ساخته شده از فیبرهای استات سلولز در مقابل استون حساس هستند و کاربرد استون موجب ضایع شدن نسج پارچه می شود. این قبیل پارچه ها را باید قبلاً مورد آزمایش قرار داد.
8- از محلول آنزیمها یا پپسین که در فروشگاهها عرضه می شود استفاده کنید.
9- از چند قطره تنطورید استفاده کنید و پس از چند دقیقه آب بکشید و یا آنکه محلول هیپوکلریت عکاسان یا «تیوسولفات سدیم» به کار ببرید (مقادر دو قاشق غذاخوری در یک فنجان آب داغ)
10- برای مدت 10 دقیقه محل لکه را داخل گلیسیرین گرم قرار دهید، با انگشتان دست خود محل لکه را مالش دهید و با آب و صابون شست و شو دهید.
نفت مخلوطی پیچیده از آلکان ها ، سیلکو آلکان ها و هیدروکربن های آروماتیک است. در نفت خام هزاران ماده مرکب وجود دارد، و ترکیب درصد واقعی نفت بسته به جاهای متفاوت؛ تغییر می کند.
نفت مخلوطی پیچیده از آلکان ها ، سیلکو آلکان ها و هیدروکربن های آروماتیک است. در نفت خام هزاران ماده مرکب وجود دارد، و ترکیب درصد واقعی نفت بسته به جاهای متفاوت؛ تغییر می کند. مثلا ؛ نفت های خام پنسیلوانیا بیشتر هیدروکربنهای زنجیری است، در حالی که نفت خام کالیفرینا بیشتر ترکیبات آروماتیک دارد. ترکیب درصد نفت را می توان بر حسب گستره های نقطه جوش طبقه بندی کرد. هر یک از برش های حاصل کاربردهای مهمی دارد. پالایش نفت ، جدا سازی اجزایی با گستره نقطه جوش معینی است که بوسیله فرایند تقطیر جز به جز صورت می گیرد.
نفت خام را تا حدود 400C گرم می کنند تا بخاری داغ و مخلوطی سیال تولید کند که وارد برج تقطیر می شود. در این برج بخارها بالا می روند و در نقاط مختلف در طول برج متراکم و به مایع تبدیل می شوند. اجرایی که نقطه جوش کمتری دارند (یعنی آنها که فرارترند) بیشتر از اجزایی که نقطه جوش بیشتری دارند، به حالت گازی باقی می مانند. این تفاوت در گستره های نقطه جوش امکان می دهد که اجزای نفت از هم جدا شوند. به همان طریق که در یک تقطیر آب و الکل به طور جزئی از هم جدا می شوند.
بعضی از گازها مایع نمی شوند و از بالای برج بیرون می روند. باقیمانده تبخیر نشده نفت نیز در ته برج جمع می شود. محصولاتی که نوعا از جدا سازی نفت به دست می آیند به این ترتیب است. بنزین دست اول که از تقطیر جز به جز نفت به دست می آید، عمدتا شامل هیدروکربن های خطی است که به سرعت می سوزد و به عنوان سوخت برای وسائل نقلیه موتوری مناسب نیست. آتشگیری سریع این ماده سبب کوبش یا صدای تق تق در موتور می شود که توان موتور را کم می کند و به آن آسیب می رساند.
برای درجه بندی خواص کوبش نسبی بهترین ها مقیاس دلخواه معین شده است. هپتان نرمال که نوع بنزین اول است و کوبش زیادی دارد و به عنوان بنزین در نظر گرفته شده که درجه اکتان آن صفر است. از طرف دیگر به 2 ، 2 ، 4 تری متیل پنتان «ایزو اکتان) که از این لحاظ بسیار عالی است، درجه اکتان 100 نسبت داده شده است.
برای تعیین تعیین درجه اکتان نوعی بنزین ، آن را در یک موتور استاندارد به کار می گیرند و خواص کوبشی آن را ثبت می کنند. در این عمل رفتار مخلوط هایی از n هپتان و ایزواکتان را با رفتار بنزین مورد نظر مقایسه می کنند. درصد ایزواکتان مخلوطی را که خواص کوبش یکسانی با رفتار بنزین مورد آزمایش دارد، درجه اکتان آن بنزین می نامند.
عدد اکتان مخلوط معینی از بنزین را می توان با افزایش عوامل ضد کوبش یا اکتان افزاینده ها بالا برد. پیش از سال 1975 متداول ترین عامل ضد کوبش تترااتیل سرب ، C2H3) 4Pb) بود. افزایش 3g تترااتیل سرب در هر گالن عدد اکتان را 10 تا 15 درجه بالا می برد، و پیش از آنکه سازمان حفاظت محیط زیست (EPA) کاهش محتوای سرب بنزین را ضروری بداند، هم بنزین معمولی و هم بنزین سوپر در هر گالن به طور متوسط 3g تترااتیل سرب یا تتراامتیل سرب ، C2H3) 4Pb) ، داشت.
ترکیبات سربدار فوق العاده سمی است، و نقطه جوش کم تترااتیل سرب بر این خطر می افزاید. اما ، بر اثر دو اقدامی که از طرف سازمان محیط زیست به عمل آمد، میزان سرب در محیط به طوری موثر کاهش یافت. نخستین اقدام ، تصمیم گیری دوباره استفاده از مبدل های کاتالیزوری پلاتین دار بود که صدور منو اکسید کربن و اکسیدهای نیتروژن دار را کاهش دهد، ولی در این صورت لازم بود که بنزین های عاری از سرب مصرف شود، زیرا سرب کاتالیزور پلاتین را از فعالیت می اندازد.
در آغاز سال 1975 ، اتومبیل های جدید مجبور به استفاده بنزین های عاری از سرب شدند تا مبدل کاتالیزوری آنها محفوظ بماند و مقدار سرب تولید شده در هوا نیز کاهش یابد. برنامه کاهش سرب در بنزین به این نتیجه انجامید که مقدار آن به 0.1g در هر گالن برسد، و هدف نهایی بنزینی کاملا عاری از سرب بود.
با کم شدن مصرف تترااتیل سرب ، لازم بود اکتان افزاینده های دیگری به بنزین افزوده شود تا درجه اکتان آن بالا رود. این مواد اکتان افزاینده عبارتند از تولوئن ، 2 میتل 2 پروپانل ، میتل ? ترشیوبوتیل اتر (MTBE) متانول و اتانول، در سال 1984 متداول ترین اکتان افزاینده MTBE بود. که برای نخستین بار در فهرست 50 ماده شیمیایی عمده اضافه شد.
مخلوط های از بنزین شامل متانول و اتانول نیز به عنوان سوخت مصرف می شود. سازمان حفاظت محیط زیست و تمام کارخانه های اتومبیل سازی امریکا مصرف مخلوط های بنزین _اتانول تا 10% اتانول داشته باشد، پذیرفته اند. ولی متانول بیشتر مورد توجه است، زیرا به عنوان اکتان افزاینده چند مزیت دارد. متانول وقتی به طور مناسبی با بنزین مخلوط شده باشد، اقتصادی تر است، درجه اکتان بالاتری دارد، و صدور میزان ذرات ، هیدروکربن ها ، منو اکسید کربن و اکسید های نیتروژن را می کاهد. ولی بزرگترین عیب متانول به رطوبت مربوط می شود. مقدار کمی رطوبت مخلوط اتانول ? بنزین را ناپایدار می کند، و خوردگی فلز موتور مسئله ای جدی می شود.
مسئله رطوبت اتانول با استفاده از الکل دیگری «اتانول ، پروپانول ها) به عنوان کمک حلال در مخلوط های متانول ، حل شد. سازمان حفاظت محیط زیست چند مخلوط متانولی را که با استاندارد های صدور مواد از وسایل نقلیه موتوری مطابقت داشت و بنزینی با اکتان بالا برد، تصویب کرد. غالب مخلوط های متانولی حدود 2.5% متانول ، 2.5% ترشیو ? بوتیل الکل ، 95% بنزین و یک ماده بازدارنده خورندگی دارند.
شباهت اکتشاف فلزات با اکتشاف نفت و گاز اکتشاف فلزات دارای نکات مشترکی با اکتشاف نفت و گاز می باشد. از جمله این که در گذشته بیشتر امور اکتشافی منابع طبیعی (فلزات ? نفت و گاز) منوط به مطالعه بیرون زدگی های سنگی یا رخنمون ها Out crops و یافتن کانی های سنگین Heavy Minerals در مسیر رودخانه ها بوده است.
نتیجه این امور یافتن معادن و کانسارهای مختلف در مناطق مختلف جهان بوده است. از جمله نشت نفت و قیر در بعضی از حوضه های نفتی به صورت رخنمون هایی قابل رؤیت بوده است.
اما در حال حاضر، دوران یافتن منابع طبیعی مختلف براساس مشاهدات عینی به پایان رسیده است و به کاربردن روشها و متدهای جدیدتر و خلاقیت بیشتر برای کشف منابع طبیعی جدید مورد نیاز است.
به کارگیری ابزار و متدهای مدرن مانند متدهای هوایی air borne، استفاده از عکسهای ماهواره ای (دورسنجی Remo to sensing)، نمونه برداری و آنالیز نمونه ها با روش های مختلف و ابزار داده پردازی مدرن الکترونیک باعث تفسیرهای بهتر و دقیق تر و مفیدتری در امر اکتشاف می شود.
بهر حال فاکتور اصلی و هدف نهایی یافتن یک آنومالی Anomaly شیمیایی در یک منطقه می باشد که نشان دهنده وجود کانسارهای اقتصادی است.
قبل از انجام هرگونه کار صحرایی باید منابع موجود و قابل دسترسی به طور دقیق مورد بررسی قرار گیرد تا بتوان بدین وسیله پی سنگ را مشخص نموده و اطلاعاتی راجع به سنگ های پوششی روی پی سنگ آورد.
همچنین بایستی انواع گیاهی، آب و هوا و مسائل زیست محیطی منطقه مورد مطالعه نیز کاملا بررسی شود.
با استفاده از نقشه های 1:100000، 1:50000 و 1:25000 عناصر موجود در سنگ تعیین شده و اطلاعات اکتشافی اقتصادی، ژئوشیمی ، تکتونیک ، ژئوفیزیکی و ... بدست می آید.
پی جویی ژئوشیمیایی و بررسی سنگ ها، آب ها، خاک و گیاهان موجود در میدان ژئوشیمی در طول یک مقطع یا روند ساختاری صورت می گیرد.
مهاجرت عناصر شیمیایی براساس فعالیت های تکتونیکی با مقیاس بزرگ، فعالیت های ماگمایی موجود در پوسته زمین ، انرژی خورشیدی، انرژی درونی زمین، نیروی ثقل و خواص ذاتی عناصر امکان پذیر می باشد.
عامل اصلی تفاوت عناصر در محیط های طبیعی، تفاوت در مهاجرت و قابلیت تحرک عناصر می باشد.
در اکثر بررسی های ژئوشیمیایی دقت اهمیت بیشتری نسبت به صحت نتایج دارد زیرا چنانچه دقت پائین باشد،
آنومالی های ضعیف قابل تشخیص نخواهند بود. اما چنانچه هدف مقایسه نتایج بدست آمده با بررسی های دیگر و یا مقایسه با منابع علمی و اکتشافی باشد، در این حال نتایج دقیق و صحیح لازم است
? عملیاتی که در تولید و تصفیه نفت بر روی نفت خام انجام میگیرند، عبارتند از: روشهای گوناگون تقطیر ، روشهای فیزیکی و شیمیایی تصفیه و تفکیک و روشهای تغییر و تبدیل مواد در واحدهای مربوطه. بنابراین یک پالایشگاه ، مجتمعی از واحدهای مختلف تولید ، تصفیه و تغییر و تبدیل مواد خواهد بود که هر واحد آن مجهز به سیستمهای آماده نمودن شارژ ، تماس ، تفکیک فازها و جمعآوری حلال یا حرارت میباشد و در هر واحد آن فرآورده های مختلفی بدست میآید. البته نخستین عمل قبل از هر گونه پالایش بر روی نفت خام ، عاری نمودن آن از آب میباشد و سپس تصفیه نفت خام انجام میگیرد. ? عاری نمودن نفت خام از آب :نفت خامی که وارد تصفیه خانه میگردد، دارای مقدار قابل ملاحظهای از آبهای نمکی است که اغلب در مجاورت شن و ترکیبات اکسیژنه به حالت امولسیون در میآید و وجود آب در این مورد ، ایجاد اختلالاتی در حین عمل تقطیر مینماید و بعلت وجود نمکها نیز سبب خوردگی دیگهای بخار میگردد. بنابراین باید بطرق ممکنه ، آب را از نفت خام جدا نمود. با استفاده از یکی از روشهای سانتریفوژ ، دکانتاسیون و استفاده ار یک میدان الکتریکی ، آب را از روغن تفکیک میکنند.? تصفیه برش های سبک : منظور از تصفیه برش های سبک ، بیشتر تخلیص گازهای حاصل از پالایشگاه و یا گازهای طبیعی از هیدروژن سولفوره و گاز کربنیک میباشد. مهمترین روشهای بکار گرفته شده ، شامل روشهای ژیربوتول (Girbotol) ، آلکازید (Alkazid) و فلوئورسلونت (Fluorsolvent) میگردد. مواد جاذب مورد استفاده برای این سه روش بدین قرار است: ? در روش ژیربوتول: مونواتانول آمین - دی اتانول آمین - تری اتانول آمین ? در روش آلکازید: دی متیل آمینوپتاسیم استات - متیل آمینو پتاسیم پروپیویان ? در روش فلوئوسلونت: ? کربنات پروپیلن این مواد جاذب ، اغلب در درجه حرارتی نزدیک به درجه حرارت معمولی با CO2 و H2S عمل میکنند و گازهای جذب شده بعدا ، در فشار اتمسفر و حرارت 110 درجه سانتیگراد از محلول جاذب جدا و خارج میگردند. ? تصفیه مواد سفید :در صنعت نفت معمولا به برش های بنزین و کروزون "مواد سفید" گفته میشود. منظور از تصفیه این مواد ، عاری کردن آنها از مواد مضر بعلت بوی یا رنگ زردشان میباشد و همچنین حذف هیدروکربورهای غیر اشباع. ترکیبات: اکسیژنه (اسیدهای نفتی ، ترکیبات آسفالتی) ، گوگردار (سولفوره ، سولفونه) و ازته خواهد بود. عمل تصفیه شامل ترتمانهای مختلف میگردد که به شرح این روشهای تصفیه میپردازم.? ترتمان با اسید سولفوریک : اولین دفعه ، "ایشلر" (Eichler) در سال 1865 در باکو ، نفت را بکمک اسید سولفوریک غلیظ تخلیص نمود. اسید سولفوریک مخصوصا با هیدروکربورهای آروماتیک - اولفین ها - ترکیبات اکسیژنه - مواد رنگی و سولفوره ترکیب میشود. برای اینکه نفت ، رنگ زرد نداشته باشد باید مقدار اسید نیتروی موجود در اسیدسولفوریک کمتر از 1/0 در صد باشد. اغلب ، این ترتمان جهت حذف ذرات باقیمانده اسید ، بوسیله شستشو با یک محلول سود و سپس با آب تعقیب میگردد. ? ترتمان با سود :این شستشو اغلب بمنظور حذف ترکیبات اسیدی محتوی در برشی نفتی بکار گرفته میشود. مهمترین این ترکیبات: مرکاپتانها - هیدروژن سولفوره - گاز کربنیک - تیوفنلها و آلکیل فنلها - اسید سیانیدریک - اسیدهای چرب - اسیدهای نفتی میباشد که به این مواد باید سولفور کربونیل (COS) را هر چند که یک ترکیب خنثی است، اضافه نمود. زیرا این ترکیب در اثر هیدرولیز تولید CO2 و H2 مینماید. برای مثال ، مرکاپتانها بر اساس واکنش تعادلی زیر با سود ترکیب میگردند.RSH + NaoH ↔ RSNa + H2O عاری نمودن برشهای نفتی از CO2 و H2S با محلول سود انجام پذیر است، البته وقتی که مقدار آنها کم باشد. اما هنگامی که مقدار این مواد زیاد باشد باید از روش ترتمان با آمینها استفاده نمود. اغلب پس از عمل با قلیا ، برش نفتی را با آب شستشو میدهند. ? تصفیه کروزون بوسیله انیدرید سولفورو (روش ادلینو) : چون انیدرید سولفوروی مایع بسادگی میتواند هیدروکربورهای غیر اشباع غنی از کربن را در خود حل نماید، لذا از آن ، جهت تصفیه نفت چراغ (کروزون) استفاده میگردد. ? روشهای ملایم کردن :این روشها ، امکان عاری نمودن برشها را از ترکیبات گوگردی ، مرکاپتانها و گوگرد بصورت عنصر میدهد. مهمترین روشهای بکار گرفته شده عبارتند از:? روش سلوتیزر "Solutizer": این روش مربوط به اکستراسیون همه کانیها از کلیه برشهای بنزین (بدست آمده از تقطیر یا کراکینگ یا رفرمینگ) میگردد. از مزایای این روش ، افزایش قابلیت بنزین جهت پذیرش سرب بوده که علت آن حذف ترکیبات گوگردی است. ? روش دکتر: انواع بنزینها و همچنین ترکیبات سینگنتر ازقبیل برش نفت و کروزون را میتوان به توسط این روش مورد ترتمان قرار داد. در این روش از محلول قلیایی پلمبیت سدیم جهت ترتمان استفاده میگردد. ? روش هیپوکلریت: اغلب از هیپوکلریت بعنوان یک عامل اکسید کننده جهت کاهش بو و همچنین مقدار مرکاپتانها در برشهای نفتی استفاده میشود. این روش می تواند یک روش تکمیلی برای ترتمان برشها با سود باشد. ? روش های کلرکوئیوریک (روش پرکو): در این روش ، بر روی نفت ، کلرور مس افزوده میگردد که باعث تبدیل مرکاپتانها به دیسولفور میگردد. ? روش تصفیه کاتالیکی: در این روش ، بجای استفاده از ترکیبات حل کننده ذکر شده در روش های قبلی ، از کاتالیزور استفاده میشود. برای مثال ، روش مراکس یک طریقه تصفیه کاتالیتکی است که در آن ، کاتالیزور یک بستر ثابت از اکسید سرب میباشد که طول عمر آن بیشتر از سه سال میباشد. ? رنگ بری و بی بو کردن نفت:رنگبری را میتوان اغلب اوقات بوسیله خاکهای رنگ بر - آرژیل ها و هیدروسیلیکاتهای طبیعی منیزیم انجام داد. جهت بیبو کردن نفت ، برخی آن را با کلرورو دوشو و کمی اسید کلریدریک به هم زده ، سپس دکانته مینمایند و بمنظور از بین بردن کلر محتوی ، بعدا آن را با آهک مخلوط نموده و تکان میدهند. ضمنا ممکن است از مواد معطر و عطر بهار نارنج برای خوشبو کردن آن استفاده نمود. با افزایش مواد رنگی از قبیل نیترونفتالین و زرد کینولئین میتوان خاصیت فلوئورسانس را از بین برد.?? تصفیه روغنهای گریسکاری ? تصفیه : همان طور که مواد سفید احتیاج به تصفیه دارند، روغنهای گریسکاری جهت حذف مواد مضر محتاج به پالایش میباشند. عمل تصفیه در روغنها بعلت ویسکوزیته زیاد و خاصیت امولسیون شدنشان نسبت به مواد سفید مشکل میباشد. عمل تصفیه شامل شستشوهای متوالی با اسید سولفوریک ، سپس شستویش با مواد قلیایی و سپس آب خواهد بود. برای خنثیشدن روغن ، از مخلوط کربنات سدیم (خاکهای رنگبر) استفاده مینمایند. ? بیبو کردن : روغنهای معدنی را با آلدئید فرمیک مخلوط و گرم میکنند و بعدا ، قبل از اینکه اسید یا قلیا بدان بیفزایند، بخار آب از آن عبور میدهند. بیست درصد از روغن معدنی خام را بوسیله بخار آب در مجاورت استات پلمب تقطیر مینمایند. مایع تقطیر شده عاری از گوگرد است و از آن بعنوان روغن چراغ یا روغن موتور استفاده میشود. روغنی که از صاف نمودن باقیمانده بدست میآید، روغن چرک کننده سنگین (با دانسیته زیاد) و بیبو میباشد. ? بیرنگ نمودن : جهت بدست آوردن روغنهای معدنی بیرنگ (مانند روغن وازلین) از روغنهای تیره ، آنها را از استوانههای بلند و پر از آرژیل (که جاذب رنگ است) با دمای 50-30 درجه سانتیگراد به آهستگی عبور میدهند. این آرژیلها ، هیدروسیلیکات آلومینیم و منیزیم میباشند و پس از خاتمه عمل ، آرژیلها را با بنزین شستشو داده ، مایع حاصله را جهت جمع آوری بنزین تقطیر مینمایند و بنزینی را که روی آرژیل مانده است، بوسیله عبور هوا به خارج رانده ، جمع آوری مینمایند. آرژیل حاصله را در کورههای دوار حرارت میدهند و بعد از آن ، وارد استوانه دیگری میکنند. در نتیجه آرژیل حاصله مانند اول فعال میگردد. با زغال حیوانی و یا مخلوطی از زغال حیوانی با سیلیس - سیلیکات - اکسید دو فر میتوان روغن را بیرنگ نمود. قسمتی از رنگ روغنهای معدنی را که خیلی رنگین است، بوسیله اسید سولفوریکی که به آن بیکرومات پتاسیم افزوده شده است از بین میبرند. برای روغنهایی که کمتر رنگین است، به عوض صاف نمودن مجدد ، روی خاکهای رنگبر عمل تصفیه را با اسید سولفوریک و یا سود انجام میدهند. |
نویسنده : مرتضی هادوی - دانشنامه رشد |
ترکیبات شیمیایی بنزین
ترکیب شیمیایی CNG
ترکیبات مختلف گاز طبیعی و اثر آن بر روی نسبت هوا به سوخت
برای اجرا باید برنامه فلش روی رایانه شما نصب باشد:دانلود برنامه فلش
توجه کنید که به علت سرعت پایین اینترنت ممکن است اجرای آنهادو سه دقیقه طول بکشد!
آزمایش ورقه طلای رادرفورد(شیمی 2)
آزمایش پرتوزایی رادرفورد(شیمی2)
پاک کننده های لباسشویی درابتدا به خاطر مشکلات مواجه شده با صابون های معمولی نظیر: خراب شدن در انبارها، عدم توانایی پاک کردن، و فقدان آب کشی کامل پارچه ها بعد از شستشو، وارد عرصه کاربرد شدند. بعلاوه صابون ها برای لباسشویی در آب سخت رضایت بخش نبودند. ویژگی سختی آب می تواند به وجود یونهای فلزی (به غیر از فلزات گروه یک اصلی) عمدتاً یون های کلسیم و منیزیم مربوط باشد که رسوب های نامحلول را به هنگام ترکیب با آنیون های اسید چرب حاصل از صابون معمولی تشکیل می دهند. از جمله ی این رسوب ها، حلقه نامطلوب تشکیل شده در وان حمام یا سینک دستشویی می باشد. اگر صابون به عنوان یک عامل رخت شویی ابتدایی به کار می رفت، چنین ته مانده های رسوبی به تدریج به صورت رسوباتی بر روی لباس ایجاد شده، موجب بوی بد و تخریب بافت پارچه می شد. بنابراین اولین پاک کننده های ترکیبی (سنتزی) در تلاش برای غلبه بر واکنش صابون ها با آب سخت توسعه یافتند. در حالیکه ساختار شیمیایی پاک کننده های سنتزی اندکی متفاوت از صابون می باشد، هر دو عوامل فعال سطحی کار آمدی هستند.
گاهی اوقات احساس می کنیم همسر آینده و ایده آل خود را یافته ایم، فکر می کنیم او همان نیمه گمشده ماست که سال ها دنبالش گشته ایم یا در انتظارش بوده ایم ولی واقعیت چیز دیگری است و البته خیلی اوقات تلخ!
گاهی اوقات احساس می کنیم همسر آینده و ایده آل خود را یافته ایم، فکر می کنیم او همان نیمه گمشده ماست که سال ها دنبالش گشته ایم یا در انتظارش بوده ایم ولی واقعیت چیز دیگری است و البته خیلی اوقات تلخ!
اگر شرایط فعلی شما مانند شرایطی است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت بهتر است به این ازدواج «نه» بگویید چرا که به احتمال زیاد ازدواج تان با شکست مواجه خواهد شد.
ازدواج در پی عشق های یک طرفه، ازدواج به امید تغییر فرد مقابل یا نجات وی ازدواج با فردی که جایگاه او را خیلی رفیع می دانیم، ازدواج به خاطر یک ویژگی مشترک یا به دلیل داشتن یک ویژگی منحصر به فرد و… هیچ کدام نمی تواند تضمین کننده یک زندگی مشترک موفق باشد و به عقیده کارشناسان این نوع ازدواج ها محکوم به شکست است.
شما بیشتر عشق می ورزید
شما عاشق شده اید، اما از احساس طرف مقابل تان خیلی مطمئن نیستید. این طور می پندارید که با یکدیگر زوج ایده آلی خواهید بود اما او آن قدرها هم از ازدواج با شما هیجان زده نیست. مدام به او فکر می کنید اما این طور به نظر می رسد که او بدون شما مشکل چندانی ندارد. رابطه ای که در آن فقط یکی از طرفین در بیشتر اوقات تعقیب کننده دیگری است، سالم و متعادل نیست.
شما کمتر عشق می ورزید
این طرف مقابل است که بیشتر به شما عشق می ورزد. شما سعی می کنید تا خود را متقاعد کنید که بیش از آنچه واقعیت دارد، او را دوست دارید اما وقتی با خودتان خلوت می کنید می بینید که علاقه زیادی به او ندارید. این نوع ازدواج هم مانند نوع اول متعادل و سالم نیست و سرانجام خوبی نخواهد داشت.
احساس می کنید فرد مقابل به تغییر نیاز دارد
در این وضعیت علاقه شما معطوف به خود آن فرد نیست، بلکه شما به آن فرد ایده آل علاقه دارید که امیدوارید طرف مقابلتان به آن تبدیل شود. این نوع روابط به طرز شدیدی اعتیاد آور است، چرا که شما در دام این امید می افتید که طرف مقابلتان قرار است به فرد ایده آلتان تبدیل شود. دست کشیدن و دل کندن از این امید، بسیار مشکل است، چرا که هرگز قادر نخواهید بود بگویید که بالاخره آن تغییر خاص چه وقت به وقوع خواهد پیوست. این شرایط به قمار شباهت دارد.
در ادامه با برخی از علایم این نوع ارتباط آشنا می شوید:
به خود می گویید که او به اندکی وقت نیاز دارد تا شرایط و اوضاع خود را جمع و جور کند.
به خود می گویید که هیچ فردی تا به حال او را آنگونه که باید، دوست نداشته است و اگر شما به حد کافی به او عشق بورزید، قادر خواهید بود او را تغییر دهید.
می دانید که علاقه کافی از طرف او دریافت نمی کنید، اما به خود می گویید که او دارد نهایت تلاشش را می کند.
وقتی عاشق کسی بشویم که الگوی ماست، طبیعتاً رابطه ای برابر با او نخواهیم داشت. ممکن است در رفتار و یا گفتار خود به گونه ای وانمود کنیم که باهم برابر و همتراز هستیم، اما از آنجا که مقام بلند و والایی را برای او در نظر داریم عملاً چنین چیزی ممکن نیست
به وسیله ازدواج می خواهید دیگری را نجات دهید
این نوع ازدواج نه از آن رو که با طرف مقابل تفاهم دارید، بلکه به این دلیل که احساس می کنید مجبورید به او کمک کنید، شکل می گیرد. به عنوان مثال طرف مقابل از نظر روحی آسیب دیده است و در این شرایط شما به شدت احساس می کنید که باید به او کمک و محبت کنید! نه گفتن به این ازدواج ها معمولاً بسیار مشکل است. برخی از علائم این نوع ارتباط عبارت است از:
به کسی علاقه مند شده اید که مشکلات روحی، جسمانی و یا حتی اقتصادی جدی دارد.
به کسی علاقه مند شده اید که همیشه احساس سر در گمی، ناتوانی و قربانی بودن می کند و شما او را آرام می کنید وبه او امید می دهید.
اغلب در مقابل او نقش والد را ایفا می کنید. او را نصیحت می کنید، هشدار می دهید، از مشکلات احتمالی بر حذر می دارید و…
رفتارهای اشتباهی را از طرف او تحمل می کنید که هرگز به طور معمول نظیر این رفتارها را از فرد دیگری نمی پذیرید.
وقتی دیگران از شما می پرسند که چرا با چنین فردی قصد ازدواج دارید، احساس می کنید که از او بهانه جویی می کنند و فوراً درصدد حمایت از او بر می آیید.
احساس می کنید هیچ فردی همانند شما قادر نیست که او را درک کند و دوست داشته باشد، بنابراین نمی توانید او را ترک کنید. نگران هستید که اگر او را رها کنید، آیا او شخص دیگری را پیدا خواهد کرد که از او حمایت کند.
اغلب کسانی که در چنین روابطی وارد می شوند و با ازدواج شان خواهان نجات دیگری هستند ترحم را با عشق اشتباه گرفته اند!
به همسر آینده خود به چشم یک الگو یا آموزگار نگاه می کنید
در این نوع ازدواج ها از همان ابتدا شاهد برابری و همتایی نیستیم چرا که یکی از طرفین مقام و مرتبه بلندی در چشم دیگری دارد. هنگامی که دانشجویی عاشق استاد خود می شود، یا بازیگر جوانی عاشق کارگردان فیلم می شود، یا کارمندی عاشق کارفرمای خود می شود شاهد شکل گیری چنین ارتباطی هستیم.
وقتی عاشق کسی بشویم که الگوی ماست، طبیعتاً رابطه ای برابر با او نخواهیم داشت. ممکن است در رفتار و یا گفتار خود به گونه ای وانمود کنیم که باهم برابر و همتراز هستیم، اما از آنجا که مقام بلند و والایی را برای او در نظر داریم عملاً چنین چیزی ممکن نیست. در ادامه برخی از علائم این نوع ارتباط بیان می شود:
فکر می کنید که او از شما باهوش تر است و همیشه در مباحث مختلف از او نقل قول می کنید و افکار و عقیده او را بروز می دهید، مثلاً می گویید: «… به عقیده سعید » یا «چون سعید می گوید » و…
هرگز با عقاید، باورها و نظرات او مخالفت نمی کنید یا آن ها را زیر س?ال نمی برید. احساس می کنید که او بیشتر از شما می داند.
در اینجا باید بگویم که شکست یک ازدواج هرگز به دلیل تفاوت جایگاه های دو نفر نیست، بلکه از نگرش و طرز برخورد آن ها نسبت به جایگاه های خودشان ناشی می شود. ازدواج موفق در گرو این امر است که خود را همان قدر دوست داشته باشیم که دیگری را دوست داریم و خودرا همان گونه که هستیم بپذیریم.
به دلیل چند ویژگی خاص، قصد ازدواج دارید
چشمان آبی، موهای سحر انگیز، هنر نواختن موسیقی، قدبلند، جیب پر، شغل آبرومند و… گاهی تنها دلیل ما برای ازدواج با یک فرد است. یک استعداد خاص یا یک ویژگی فوق العاده، گاهی ما را افسون می کند و نمی توانیم به دیگر ویژگی های آن فرد بپردازیم این روابط معمولاً دوام چندانی ندارد. زندگی مشترک مطمئناً به چیزی بیشتر از گیتار زدن یا چشمان آبی نیاز دارد. هرگاه شیفته فردی با ویژگی های خاصی شدید، از خود بپرسید اگر این فرد آن ویژگی (رنگ چشم، صدای زیبا، حالت چهره و …) را نداشت و یا نقاش، قهرمان بسکتبال، خلبان و … نبود، آیا همچنان برای شما جذاب بود وتمایل داشتید با او ازدواج کنید؟
به دلیل یک تفاهم خاص، قصد ازدواج دارید
این نوع رابطه می تواند بسیار فریب دهنده باشد. به خصوص هنگامی که زمینه ای که در آن با همسر آینده خود تفاهم دارید، برای شما اهمیت زیادی داشته باشد و به راحتی آن را با پیوندی عاشقانه و قوی اشتباه بگیرید.
چند مثال از این نوع رابطه را برای فهم بهتر در ادامه می آوریم: هر دو نفر عضو گروه کوهنوردی هستند و به کوهنوردی عشق می ورزند اما در دیگر زمینه ها هیچ تفاهمی باهم ندارند.
هر دو نفر روی یک پروژه کار می کنند. موفقیت در این پروژه برای آن ها بسیار حیاتی است، در طول مدت همکاری احساس می کنند که به یکدیگر علاقه مند شده اند اما پس از آشنایی بیشتر متوجه می شوند که خارج از زمینه کاری هیچ وجه مشترکی باهم ندارند.
در یک تئاتر با یکدیگر هم بازی هستند و احساس می کنند که به یکدیگر علاقه مند شده اند اما پس از اجرای نهایی و خداحافظی گروه از یکدیگر متوجه می شوند که هماهنگی زیادی در زندگی شخصی با یکدیگر ندارند.
البته باید گفت که آشنا شدن در این شرایط، لزوماً به این معنی نیست که در دیگر زمینه ها تفاهم وجود نداشته باشد. چه بسا که دو طرف از تفاهم زیادی هم برخوردار باشند اما بسیار اتفاق می افتد که در چنین شرایطی افراد عاشق می شوند ولی از تفاهم چندانی برخوردار نیستند. وجود تفاهم بین آن ها به بررسی و تعمق و شناخت بیشتر نیاز دارد. خطری که در این نوع رابطه وجود دارد، شیفتگی بیش از حد به آن زمینه مشترک است، نه به فرد مقابل! و این مسئله باعث می شود از شناخت کامل یکدیگر غافل شوند.
منبع:
نویسنده: اف. اچ. جاردین
ترجمه: سعید امامی و حسین رحیمی
ناشر: مرکز نشر دانشگاهی
*تهیه و مطالعه این کتاب خصوصاً به دانشجویان ارشد شیمی توصیه میشود*
چه سنگدل است سیری که گرسنه ای را نصیحت می کند تا درد
گرسنگی را تحمل نماید. - جبران خلیل جبران