سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند، سه تن را دشمن می دارد : کسی که منّت گذارانه صدقه می دهد ؛ آن که در عین دارایی، در خرجی دادنْ سخت می گیرد ؛ و فقیر ولخرج . [.رسول خدا صلی الله علیه و آله]
مشخصات مدیروبلاگ
 
امید مالکی[127]

خبر مایه
پیوند دوستان
 
عاشق آسمونی لحظه های آبی پنجره ای رو به سپیدی پرواز تا یکی شدن سکوت ابدی بلوچستان روانشناسی آیناز یادداشتها و برداشتها خاطرات دکتر بالتازار .: شهر عشق :. دلـتنگــ همیـشـگـــــــــی سایت روستای چشام (Chesham.ir) دانلود download امپراطور دریا بازی موبایل نرم افزار کرک کد لینک آتیه سازان اهواز راه کمال ماه مهربان من عدالت جویان نسل بیدار تجربه های مربی کوچک Sense Of Tune مذهب عشق مناجات با عشق جوجو عکس میخوای کلیک کن قصه های شب برای کوچولوها صدف دریا ترانه های غربت-اشعار من عشق من هیچ وقت تنهام نزار یه دختر تنها الکترونیک و کارما سخن آشنا پزشکان بدون مرز غجایب پژشکی چـــــاوش ( چه خبر از دنیا ؟؟؟؟) زندگی ساده و پر رنج عکس و اس ام اس و جوک و مطالب خنده دار. اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار آموزش ریاضی موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین قدرت شیطان اس ام اس عاشقانه اس ام اس سرکاری اس ام اس خنده دار و اس ام اس طنز به خود آییم و بخواهیم،‏که انسان باشیم... تست خود شناسی سایت بیمارستان ایران اهدا آموزش روان شناسی وبهداشت ایران باستان من هستم داریوش هواشناسی ١٢٥شهر ایران صدای پای انتظار شهر مجازی کتاب((دانلود)) تست روان شاسی گروه صنعتی پارس کمیکال دانلود sciencedirect تینا

به روز مرگ چو تابوت من روان باشد
گمان مبر که مرا درد این جهان باشد

برای من مگری و مگو دریغ دریغ
به دوغ دیو درافتی دریغ آن باشد

جنازه‌ام چو ببینی مگو فراق فراق
مرا وصال و ملاقات آن زمان باشد

مرا به گور سپاری مگو وداع وداع
که گور پرده جمعیت جنان باشد

فروشدن چو بدیدی برآمدن بنگر
غروب شمس و قمر را چرا زیان باشد

تو را غروب نماید ولی شروق بود
لحد چو حبس نماید خلاص جان باشد

کدام دانه فرورفت در زمین که نرست
چرا به دانه انسانت این گمان باشد

کدام دلو فرورفت و پر برون نامد
ز چاه یوسف جان را چرا فغان باشد

دهان چو بستی از این سوی آن طرف بگشا
که های هوی تو در جو لامکان باشد


88/5/20::: 8:39 ع
نظر()
  
  

دارم به این فکر میکنم که ما تو چه دنیای مسخره ای زندگی میکنیم.
همین الآن که دارم این حرفارو براتون مینویسم دو سه نفر، شایدم پنج شش نفر از گرسنگی جون دادن!!!!؟؟؟
از گرسنگی!!!!
میبینی چه دنیایی ساختیم؟ لعنت به این دنیای کثیف و بی درو پیکر!
تو یه طرف دنیا یه عده بیکار علاف بی درد شکم گنده دور هم جمع می شن و با همدیگه مسابقه ی خوردن میزارن و هرازگاهی هم چندتایی شون از از بس میخورن، میترکن!!(همین چند روز پیش شاه شیکم گنده های دنیا با غذا خودشو خفه کرد!! اینقدر خورد تا نفس کشیدن یادش رفت و مرد..به همین سادگی).
ولی اون سر دنیا یه بدبخت بیچاره هایی هم پیدا میشن که حتی دستشون یه تیکه نون خشک و خالی هم نمیرسه؟!!!
نمیدونم چرا دارم این حرفا رو میزنم... فقط تو رو خدا وقتی می خوای آروم و آسوده سر سفره بشینی و
شکمتو از انواع و اقسام غذاهای خوشمزه پر کنی..بعدش یه لیوان آب بخوری و یه جا لم بدی و واسه هضم
بهتر غذات دو تا هم آروغ بزنی..تو همین لحظات رویایی و زیبا!! فقط یه لحظه..فقط یه لحظه در نظر داشته
باش که تو همین مدت که تو بی درد و راحت داری دو لپی هر چی تو درو برت هستو میبلعی!!خیلیا هیچی
واسه خوردن ندارن! خیلیا از گرسنگی در حال جون کندنن...همین..
اگه حوصله داشتی یه دعایی در حق تموم گرسنه های عالم بکن، بگو :"خدایا من که سیر شدم، همه ی
گرسنه های دنیا رو سیر کن"..اگرم حوصله نداشتی که هیچی، ایشالا نترکی!!
ای کاش همه ی آدما با هم واقعا برابر بودن..آره تو حرف همه با هم برابرن، همه انسانن، ولی تو عمل میبینی که دیگه از این حرفای قشنگ خبری نیست..یکی سیر و راحت و بیدرده و دیگری گرفتار عذاب گرسنگی..وای که چقدر حالم از این واژه ی عدالت بهم میخوره..این واژه رو برا خر کردن ما پابرهنه ها و بد بخت بیچاره ها درست کردن، ای کاش میشد قبل از مردنم فقط لحظه ای، فقط یه ثانیه یا حتی نیم صدم ثانیه چهره ی قشنگشو ببینم..
این روزا همه از عدالت میگن و مینویسن..اما خودش نیست، شاید خجالتی باشه، شایدم اصلن وجود خارجی نداشته باشه..به هر حال اگه یه روز عدالتو دیدی، سلام منو بهش برسون..
خدا تو یه جای قرآن میگه:
"میدونی آدم کافر کیه؟ اون کسیه که یتیم و مسکینو به قهر و ناراحتی از خودش میرونه و کسی رو بر اطعام فقیر ترغیب  نمیکنه"
وقتی خوب نگاه میکنم میبینم من و خیلی از دوروبریام از همون کافرایی هستیم که خدا گفته..
امیدوارم هیچوقت گرسنگی نکشی..


<!--[endif]-->

تساوی

معلم پای تخته داد می زد 
صورتش از خشم گلگون بود
و دستانش به زیر پوششی از گردپنهان بود
ولی ‌آخر کلاسی ها
لواشک بین خود تقسیم می کردند
وان یکی در گوشه ای دیگر جوانان را ورق می زد
برای آنکه بی خود های و هو می کرد و با آن شور بی پایان
تساوی های جبری رانشان می داد
خطی خوانا به روی تخته ای کز ظلمتی تاریک
غمگین بود
تساوی را چنین بنوشت
یک با یک برابر هست
از میان جمع شاگردان یکی برخاست
همیشه یک نفر باید به پا خیزد
به آرامی سخن سر داد
تساوی اشتباهی فاحش و محض است
معلم، مات بر جا ماند
و او پرسید
گر یک فرد انسان واحد یک بود آیا باز
یک با یک برابر بود
سکوت مدهشی بود و سئوالی سخت
معلم خشمگین فریاد زد
آری برابر بود
و او با پوزخندی گفت
اگر یک فرد انسان واحد یک بود
آن که زور و زر به دامن داشت بالا بود
وانکه قلبی پاک و دستی فاقد زر داشت
پایین بود
اگر یک فرد انسان واحد یک بود
آن که صورت نقره گون
چون قرص مه می داشت
بالا بود
وان سیه چرده که می نالید
پایین بود
اگریک فرد انسان واحد یک بود
این تساوی زیر و رو می شد
حال می پرسم یک اگر با یک برابر بود
نان و مال مفت خواران
از کجا آماده می گردید
یا چه کس دیوار چین ها را بنا می کرد ؟
یک اگر با یک برابر بود
پس که پشتش زیر بار فقر خم می شد ؟
یا که زیر صربت شلاق له می گشت ؟
یک اگر با یک برابر بود
پس چه کس آزادگان را در قفس می کرد ؟
معلم ناله آسا گفت
بچه ها در جزوه های خویش بنویسید
یک با یک برابر نیست
زنده یاد خسرو گلسرخی..

 



88/1/23::: 8:12 ع
نظر()
  
  

راههای تغییر احساس تنهایی
احساس تنهایی را شناخته و آن را بیان دارید
.
برای متوقف کردن احساس تنهایی
، اول باید بپذیریم که احساس تنهایی می‌کنیم، با اینکه گاهی اوقات پذیرفتن آن خیلی مشکل است. سپس باید احساس تنهای را به شیوه‌ای ابراز داریم. می‌توانیم آن را در دفتر یادداشت روزانه بنویسیم، یا از طریق نوشتن یک نامه تخیلی به یک دوست یا فامیل تنهایی‌مان را بروز دهیم، از طریق کشیدن و رنگ کردن یک تصویر ، آواز خواندن یا انجام هر کار دیگری که باعث ابراز احساسات درونی‌مان گردد، شامل صحبت کردن با دیگران نیز می‌توانیم احساس تنهایی‌مان را بیان داریم.
بیان این احساسات ممکن است به کشف این نکته منجر شود که ما چیزهای زیادی را احساس می‌کنیم که با احساس تنهایی‌مان مرتبط هستند، از قبیل غمگینی ، خشم و ناکامی. ممکن است قادر به شناسایی نواحیی باشیم که این احساسات از آنجاها می‌آیند، یعنی متوجه شویم که چگونه با زندگی ما ارتباط یافته‌اند. به موازات توانایی‌مان در دیدن این ارتباط ، توانایی‌مان در تغییر آنها نیز افزایش می‌یابد.
فعالتر باشید
.
بزرگترین تغییر ، البته ، متوقف کردن حالت انفعال و فعال‌تر
شدن است. اگر ما کسی را ترک کرده‌ایم، از قبیل والدین ، خانواده یا دوستان ، می‌توانیم به آنها تلفن بکنیم، نامه بنویسیم و یا به ملاقاتشان برویم. صحبت کردن با یک دوست فهیم نیز به تغییر خلقیات کمک خواهد کرد.
اگر دوست فهیم در دسترس نیست، صحبت با یک معلم یا مشاور می‌تواند نقطه‌ای برای شروع باشد. اگر احساس تنهایی به دلیل مردن شخص مورد علاقه باشد، ابراز اندوه ناشی از فقدان او و یادآوری خاطرت شاد خودمان با وی و توجه به اینکه خاطرات همیشه با ماست، می‌تواند به ما در دور شدن از احساسات تنهایی کمک کند. این الگو را می‌توان در مورد از دست دادن دوستی‌ها و یا روابط عشقی مورد استفاده قرار داد.
در فعالیتها یا باشگاهها شرکت کنید
.

ادامه مطلب...

  
  

چگونه اعتماد به نفستان را باز یابید؟
آیا معمولاً توانایی های خودتان را زیر سوال می برید؟ آیـا
بـرای ایـن عدم اطمینان به خود توجیهی دارید یا فقـط بـه
دلایل واهی این کار را می کنید؟

اگـر ایـنطـور اسـت، احـتـمالاً شما دچار کمبود اطمینـان و
اعـتـمـاد به نفس هستیـد. تـا همین لحظه افراد بسیاری
هستند که از همه تواناییهای خود به طور کامل استفـاده
نمیکنند،ممکن است شما هم یکی از همین افراد بوده و
به جای انجام کارهای مفید و سودمند، همیشه مشغول
فکر کردن به این مسئله هستید که چه زندگی بیمصرفی
دارید و چقدر محیط اطرافتان کسل کننده است.

اگـر چـه مـمکن اسـت که کمی از خود دور افتاده باشید و
ارزش خود را فراموش کرده باشید، اما هیچگاه برای تغییر
دیر نیست.


اعتماد به نفس چیست؟

اعتماد به نفس به میزان علاقه، اطمینان و غروری که نسبت به خود دارید می گویند. اما همیشه افراد زیادی وجود داشته اند که به دلایل بسیاری زندگی را دو بعدی میبینند و به همین دلیل پیدا کردن توانایی های خودشان برایشان مشکل شده و زندگی برایشان بی معنی شده است.

هر چند ممکن است افرادی باشند که در هیچ زمینه ای اعتماد به نفس ندارند اما معمولاً کمبود اعتماد به نفس افراد در جنبه های بخصوص هر فرد است. به طور مثال، آنها که از لحاظ ظاهر اعتماد به نفس ندارند، زندگی اجتماعی برایشان بسیار دشوار خواهد شد. این افراد تصور خواهند کرد که در مجامع عمومی کسی به آنها توجه نخواهد کرد و مجبور خواهند شد که از اول تا آخر مجلس در گوشه ای تنها بنشینند.

در زندگی زناشویی هم ممکن است کمبود اعتماد به نفس مشکلات زیادی ایجاد کند. ممکن است فرد همچنان در رابطه ای که خود می داند بسیار برای وی مسموم و ناسالم است باقی بماند در حالیکه آگهی کامل دارد که اصلاً از این رابطه خوشحال نیست. این به این دلیل است که فرد تصور می کند که قادر نیست این وضعیت را بهبود بخشد.

این مسئله می تواند در زندگی کاری افراد هم تاثیر منفی بگذارد. کمبود اعتماد به نفس منجر به فقدان انگیزه و علاقه در فرد برای پیشرفت خواهد شد.

اما اگر این مسئله را در مقیاس کلی تر بررسی کنیم، فرد فاقد اعتماد به نفس ممکن است از انجام همه کارها سر باز زند و بی هدف باشد فقط به این دلیل که تصور میکند که توانایی انجام کاری را ندارد. اما الان دیگر زمانش رسیده است که این رویه را تغییر داده و این را باور کنید که شما قادر به انجام هر کاری که می خواهید هستید.


چه چیز منجر به فقدان اعتماد به نفس می شود؟

اعتماد به نفس پایین ممکن است درشرایط مختلف ایجاد شود. در محیط های اجتماعی ممکن است با افرادی سر و کار داشته باشید که شما را تحقیر می کنند. وضعیت ظاهریتان نیز تا حد زیادی در این زمینه موثر است.

محیطی که در آن به دنیا آمده و پرورش یافته اید نیز بسیار روی اعتماد به نفس شما تاثیر دارد. بچه ای که هیچ وقت احساس نکرده است که فردی بخصوص است و از طرف والدین حمایت نمی شده است، با این تفکر رشد خواهد کرد که هیچ کس او را دوست نداشته و برای او ارزشی قائل نیست.

محیط کار شما نیز روی اعتماد به نفستان تاثیر دارد. اگر کارهایتان مورد تشویق قرار نگیرد و توجهی به آنها نشود و همکارانتان وجودتان را نادیده بگیرند، اعتماد به نفستان کاهش پیدا خواهد کرد.


چه کسانی در معرض ابتلا به آن هستند؟

چون عوامل بسیاری ممکن است به از دست دادن اعتماد به نفس بیانجامد، می توان گفت که همه در معرض خطر ابتلا به آن هستند اما بعضی شرایط نسبتاً جدی تری دارند.

همه انسانها ممکن است در یک جنبه از زندگی خود احساس کمبود اعتماد به نفس داشته باشند. اما همیشه راه هایی برای مقابله با این مشکلات وجود دارد. در اینجا راه هایی را به شما معرفی می کنیم که با انجام آنها بتوانید ارزش خود را در نظر خودتان بالاتر ببرید و اعتماد به نفستان را افزایش دهید.

اگر می خواهید اعتماد به نفستان را دوباره به دست آورید، در اینجا شش راه به شما معرفی می کنیم:

1- خود را با دیگران مقایسه نکنید
همیشه به یاد داشته باشید که انسانها با هم متفاوت اند. دلیلی ندارد که همه ما توانایی های یکسانی داشته باشیم و کارهای مشابهی انجام دهیم. اگر سعی کنید که خود را با هر کسی که سر راهتان قرار می گیرد مقایسه کنید، خیلی زود از خودتان خسته و دلسرد خواهید شد و دیگر قدرت انجام کاری را نخواهید داشت.
ادامه مطلب...

  
  

افسردگی اختلالی است که درآن خلق ونیروی زیستی فرد کاسته شده وانسان به نقطه پریشانی می رسد درچنین شرایطی (خود) ممکن است بی ارزش به نظر برسد وجهان معنای خودراازدست بدهد واحساس بدبختی ،بیچارگی وناامید یدرفرد پدیدارشود . شخص افسرده ممکن است به طور واقعی یاغیرواقعی (عینی یاذهنی )به فکر همه شکستها وناکامی هایش باشد وآیند درنظر اوتوام بابی پناهی وناامید جلوه کند بدین خاطر معمولا" درفرد افسرده احتمال خودکشی بالاست .افسردگی ممکن واکنشی درمقابل فشارهای روانی همچون ازدست دادن کسی که انسان به او عشق می ورزد ،ازدست دادن تامین وثبات ،طلاق ،شکست درامتحان ویادراثر تهدید ناشی ازیک بیماری مزمن باشد .آن نوع افسردگی که همچون امری غیر معمول ،طولانی وممتد رخ می دهد وعکس العملی شدید درمقابل ازدست دادن فرد مورد علاقه است افسردگی عصبی خوانده می شود. بعضی ازافسردگی ها بدون علت قابل توجهی درزندگی فرد روی میدهند که این نوع افسردگی راافسرده گی روحی می نامندکه دراین نوع افسردگی عوامل ارثی وبیوشیمیایی تاثیر بسزایی دارند ووقایع محیطی ممکن است این نوع عوامل راتسریع کند .همچنین خیالهای باطل همچون احساس ناامیدی ،عذاب ناشی ازگناه ،بی ارزشی وافکارمالیخولیایی درافسردگی روحی متداولند.غلبه احساسهایی چون مقصر شناختن خویش وتنبیه کردن بوجود آورد. لازم است دراین نوشتاربه بعضی ازعلائم افسردگی اشاره کنم. نشانه های خلق پایین ((تنگ خلقی))
کناره گیری : شخصی که افسرده است علاقه نداردفعالیتهایی راانجام دهد که برای اولذت یاخوشحالی ایجاد میکند ،چنین فردی بادیگران هم کمتر رابطه اجتماعی برقرارمیکند .
منفی گرایی: شخصی که افسرده است نظرات متفاوتی راصبورانه گوش میدهد ،ولی ممکن است همه آنهاراقبول نکند .همچنین پیشنهادها،سفارشها ویادستورالعملهایی راکه دیگران مطرح میکنن براحتی نمی پذیرد
غمگینی:زیاد گریه میکند

ادامه مطلب...

  
  

در این سایت شما بیش از 10000عکس مشاهده خواهید کرد .

http://www.egs-avatars.com/wallpapers.php

 


  
  

بسم الله الرحمن الرحیم

 

بایستگی های مشترک :

 

1-     از نسبت دادن القاب نامناسب به یکدیگر بپرهیزید . مانند بد قول , شلخته , بی احساس , بی مسئولییت , بی عاطفه , یک دنده , لجباز , زورگو , خود خواه . 

 نکته : شاید به نظر بعضی این گونه القاب نامناسب نباشد . اما لازم به ذکر است که که کوچک ترین کلمه ای که بار منفی داشته باشد به مرور زمان و بدتر از آن در صورت تکرار در شخص مقابل ایجاد عدم اطمینان به نفس می کند و شخص کم کم به خود می قبولاند که اینگونه است و رفتارهایش هم کم کم به این سمت سوق پیدا می کند . همچنان که  نسبت دادن القاب خوب باعث رشد و اطمینان به نفس شده و باعث کاهش کاستی ها و جبران آنها می شود .

 

2-     با مسائل زندگی احساسی برخورد نکنید .

 

3-     خطاهای یکدیگر را در حضور دیگران , مانند : پدر و مادر , بستگان , و مادر شوهر بازگو نکنید .

 

4-     در روابط زناشویی به جای در نظر گرفتن خصوصیات منفی بهتر است ویژگی های مثبت یکدیگر را در نظر بگیرید .

 

5-     از تندی و پرخاشگری بپرهیزید .

 

6-     هنگام گفت و گو با یکدیگر از کلمات زیبا و عاشقانه استفاده کنید .

 

7-     هنگام بحث و جدل به دنبال محکوم کردن هم نباشید .

 

8-     اسباب آرامش و آسایش یکدیگر را فراهم نمایید .

 

9-     هر روز را طوری بگذرانید که گویی آخرین روز زندگی تان است . ( پس سعی کنید به بهترین نحو آن را پشت سر بگذارید )

 

10- گاهی در فضای محرمانه و صمیمانه رفتار یکدیگر را ارزیابی کنید و انتظارهای خود را به یکدیگر بیان نمایید .

 

11- در هر زندگی ممکن است اشتباه و لغزش پیش آید , بهترین راه این است که زود کوتاه بیایید .

 

12- یک نواختی آفت بزرگ زناشویی است , حتی برای آنها که بسیار خوشبخت هستند . به هر شکلی که می توانید در زندگی خود تنوع ایجاد کنید : در پوشش , غذا , تفریح , دیدن اقوام , مسافرت , تغییر دکور خانه , و ...

 

13- بدانید زندگی زناشویی , تنها خواب و خوراک و تفریح نیست . باید خود را آماده ی پدر شدن یا مادر شدن کنید . یا اصطلاح اعمال و رفتار خویش , مشورت با بزرگترها , مطالعه ی کتاب های همسرداری و ... همواره در حال رشد و تکامل معنوی سیر کنید .

 

14- سعی کنید همیشه آمادگی نسبی برای آمدن میهمان داشته باشید , چه از نظر نظافت خانه و چه داشتن حداقل پذیرایی .

 

15- برخی از هدایایی که برای شما آورده اند , برای مناسبت های احتمالی دیگران نگه دارید تا در زمان مناسب کادو ببرید .


  
  



قسمتی از وصیت نامه یک شهید:
اگر برای خداست، بگذار گمنام بمانم.....


  
  

برای مسافر جمعه موعود..که آمدنش را به انتظار نشسته ایم .... و فقط نشسته ایم ...نشسته

گاه از عشق ات شقایق می شوم

گاه با موج تو قایق می شوم

عیب من این است آقا جان فقط

هفته ای یکبار عاشق می شوم

مهدی صفی یاری


  
  

چند سالی است در حسرت یک سینه‌زنی مشتی مانده‌ام!سینه زدن تو هیئت ها...
توفیق نداشته‌ام یا خود را محروم کرده‌ام نمی‌دانم، فقط این شب‌ها که می‌ایستم و مرتب مداح بالا و پایین می‌کنم، به یاد شب‌های محرم چندین سال پیش می‌افتم و حسرت می‌خورم.
آن شب‌ها که هیچ کاره بودم و مثل تک تک این افراد، گم بودم در سیل جمعیت عزادار... می‌خروشیدم، فریادمی‌زدم، بر سر و سینه می‌زدم، بعدمی‌رفتم گوشه مجلس می‌نشستم و با قلبی آماده،  بر غربت امامم آهسته اشک می‌ریختم.
دلم برای آن همه پاکی و خلوص تنگ شده‌است...
یاد جعفر می‌افتم که چگونه از صبح در انتظار شب‌های محرم با هم سر می‌کردیم و شب هنگام، آن همه راه را با موتور می‌رفتیم تا به هیئتی برسیم که بتوان بر مراد دل کلی سینه زد!
دلم برای آن همه صفا و صمیمیت تنگ شده‌است...
انگار آدمی ناگزیر است همزمان با رشد موقعیت اجتماعیش از بعضی چیزها چشم بپوشد، بعضی چیزها را از دست بدهد و در حسرت بعضی چیزها بماند.
خودم را دلداری می‌دهم که این کارها که تو می‌کنی چه بسا ثوابش بیشتر از نشستن و سینه‌زدن است؛ تو مقدمات مجلسی را فراهم می‌کنی که این همه آدم می‌توانند بیایند و فیض ببرند! و بعد از این همه منیّت و ریا و ناخالصی حالم به هم می‌خورد.
چه خاک بر سرم من...

شب عاشورا که بغض سنگین مانده در گلو، تا شام غریبان قصد ترکیدن نمی‌کند. تصمیم دارم شب تاسوعا فرار کنم و بروم یک هیئت غریبه پیدا کنم - آنجا که کسی مرا نشناسد- بنشینم و عقده دل وا کنم. 


87/2/23::: 10:0 ع
نظر()
  
  
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >
پیامهای عمومی ارسال شده
+ بنی آدم واقعا اعضای یکدیگرند؟ <br> مسلمان (انسان)باید به هم نوع دینی خود(انسان و انسانیت) کمک کند؟


+ هر که هستی و هر کجا دوستت دارم همه چیز و همه کس را دوست داشته باش اما به همه چیز و همه کس دل نبند به زندگی بخند تا زندگی بهت بخنده